روزی مردی داخل چاله ای افتاد و بسیار دردش آمد ...
یک روحانی او را دید و گفت :حتما گناهی انجام داده ای!
یک دانشمند عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت!
یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد!
یک یوگیست به او گفت : این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند!!!
یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت!
یک پرستار کنار چاله ایستاد و با او گریه کرد!
یک روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاله کرده بودند پیدا کند!
یک تقویت کننده فکر او را نصیحت کرد که : خواستن توانستن است!
یک فرد خوشبین به او گفت : ممکن بود یکی از پاهات رو بشکنی!!!
سپس فرد بیسوادی گذشت و دست او را گرفت و او را از چاله بیرون آورد...!
جمله روز : آنکه می تواند انجام می دهد و آنکه نمی تواند انتقاد می کند .
(جرج برناردشاو)
پرسیدم : مهربانی را از که آموختی ؟
گفت : از کودک بازیگوشی که در دفتر نقاشی خود خورشید را سیاه می کشید تا آفتاب چهره پدرش را نسوزاند .
زندگی داستان مرد یخ فروشیست
که از او پرسیدند : فروختی ؟
گفت : نخریدند ،تمام شد !
(دکتر علی شریعتی)
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
(حافظ شیرازی )
--------------------------------------------------
اگر آن کرد گروسی بدست آرد دل ما را
بدو بخشم تن و جان و سر و پا را
جوانمردی به آن باشد که ملک خویشتن بخشی
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
( امیر نظام گروسی )
-------------------------------------------------
اگر آن مه رخ تهران بدست آرد دل ما را
به لبخند تَرش بخشم تمام روح و معنا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن مه لقای ما که شور افکنده دنیا را
(دکتر انوشه )
بشنو از نی چون حکایت می کند از جدائی ها شکایت می کند
-------------------------------------------------------------------
نشنو از نی ، نی نوای بی نواست
بشنو از دل ، دل حـریم کـبریاسـت